یادت باشد روزی خواهد رسید...
وقتی در هیجان... آغوش دیگری خفته ای...
مرا بیاد بیاوری...وستاره هارا خواهی شمرد ...تا اینکه نامم را بر زبان نیاوری...
و دلت هوایم را نکند...و حرکات موزون نگاهت بر هم نخورد...
آنگاه قطره اشکی بچکد...در آسمان دلتنگیت...
و هوای گرم را بهانه کنی...تا اشکی دیده نشود...در میان آغوش گرم و نمناکش...